معنی فارسی impetulant

B2

بی‌پروا، در اینجا به معنای عدم تحمل برای انتظار و نشان دادن رفتارهای ناگهانی و عصبی است.

Characterized by sudden or rash actions; impulsive.

example
معنی(example):

کودک بی‌پروا وقتی به خواسته‌اش نرسید، یک ناراحتی به راه انداخت.

مثال:

The impetulant child threw a tantrum when he didn't get his way.

معنی(example):

گفتار بی‌پروا او اغلب احساسات دیگران را آزار می‌دهد.

مثال:

Her impetulant remarks often hurt others' feelings.

معنی فارسی کلمه impetulant

: معنی impetulant به فارسی

بی‌پروا، در اینجا به معنای عدم تحمل برای انتظار و نشان دادن رفتارهای ناگهانی و عصبی است.