معنی فارسی impetulantly
B2به طور بیپروا، به معنای رفتار یا بیان به شکل ناگهانی و بیتوجه به عواقب احتمالی است.
In a manner characterized by sudden or rash actions; impulsively.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با بیپروا صحبت کرد و بلافاصله پاسخها را خواست.
مثال:
He spoke impetulantly, demanding answers immediately.
معنی(example):
کودک با بیپروا رفتار کرد و بر سر دسر پیش از شام اصرار داشت.
مثال:
The child behaved impetulantly, insisting on dessert before dinner.
معنی فارسی کلمه impetulantly
:
به طور بیپروا، به معنای رفتار یا بیان به شکل ناگهانی و بیتوجه به عواقب احتمالی است.