معنی فارسی impingent
B1نفوذی، به چیزی گفته میشود که در حال اثرگذاری یا تأثیر میباشد.
Pertaining to or having an effect; impacting or influencing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نیروهای نفوذی میتوانند بر مسیر حرکت شیء تأثیر بگذارند.
مثال:
The impingent forces can affect the trajectory of the object.
معنی(example):
نتایج را با روشهای مختلف تحلیل تحت تأثیر قرار دهید.
مثال:
Impinge on the results by different methods of analysis.
معنی فارسی کلمه impingent
:
نفوذی، به چیزی گفته میشود که در حال اثرگذاری یا تأثیر میباشد.