معنی فارسی impiousness

C1

ویژگی بی‌احترامی، نداشتن احترام نسبت به موارد مذهبی و مقدس.

The quality of being disrespectful towards religious beliefs or practices.

example
معنی(example):

بی‌احترامی او در عدم توجه به کلیسا مشهود بود.

مثال:

His impiousness was evident in his disregard for the church.

معنی(example):

بی‌احترامی در داستان بسیاری از افراد را متعجب کرد.

مثال:

The impiousness in the story raised a lot of eyebrows.

معنی فارسی کلمه impiousness

: معنی impiousness به فارسی

ویژگی بی‌احترامی، نداشتن احترام نسبت به موارد مذهبی و مقدس.