معنی فارسی implial
B1ایمپلیال به ویژگیها و خصوصیات مرتبط با یک عمل یا وضعیت خاص اشاره دارد.
Referring to a related or characterized action or state.
- OTHER
example
معنی(example):
طبیعت ایمپلیال این فرآیند روشن است.
مثال:
The implial nature of the process is evident.
معنی(example):
در فیزیک، نیروهای ایمپلیال اغلب مورد بحث قرار میگیرند.
مثال:
In physics, implial forces are often discussed.
معنی فارسی کلمه implial
:
ایمپلیال به ویژگیها و خصوصیات مرتبط با یک عمل یا وضعیت خاص اشاره دارد.