معنی فارسی implicants

B2

ایمپلیکنت‌ها به مجموعه‌ای از عوامل وابسته اشاره دارند که در تحلیل منطقی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

Plural of implicant, pointing to various components that affect logical statements.

example
معنی(example):

چندین ایمپلیکنت می‌تواند در یک تابع منطقی وجود داشته باشد.

مثال:

Multiple implicants can exist in a logical function.

معنی(example):

شناسایی تمام ایمپلیکنت‌ها برای بهینه‌سازی ضروری است.

مثال:

Identifying all implicants is essential for optimization.

معنی فارسی کلمه implicants

: معنی implicants به فارسی

ایمپلیکنت‌ها به مجموعه‌ای از عوامل وابسته اشاره دارند که در تحلیل منطقی مورد استفاده قرار می‌گیرند.