معنی فارسی importment
B1اهمیت یا هدف که باید مورد توجه قرار گیرد
The quality or state of being important
- NOUN
example
معنی(example):
اهمیت برنامهریزی دقیق را نمیتوان نادیده گرفت.
مثال:
The importment of careful planning cannot be overstated.
معنی(example):
در گزارش خود، آنها بر اهمیت کار تیمی تأکید کردند.
مثال:
In their report, they emphasized the importment of teamwork.
معنی فارسی کلمه importment
:
اهمیت یا هدف که باید مورد توجه قرار گیرد