معنی فارسی imposable
B1قابل اعمال، به معنای اینکه چیزی (مانند مالیات یا هزینه) میتواند بر اساس قوانین یا شرایط خاص تحمیل شود.
Capable of being imposed, as in taxes or charges that must be paid.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مالیات جدید بر تمام درآمدهایی که بالاتر از یک آستانه مشخص است، قابل اعمال است.
مثال:
The new tax is imposable on all incomes above a certain threshold.
معنی(example):
برخی از هزینهها در شرایط خاص قابل وصول هستند.
مثال:
Certain fees are imposable in specific circumstances.
معنی فارسی کلمه imposable
:
قابل اعمال، به معنای اینکه چیزی (مانند مالیات یا هزینه) میتواند بر اساس قوانین یا شرایط خاص تحمیل شود.