معنی فارسی imposthumes

B1

ایمپوزتوم‌ها به ورم‌ها یا تجمعاتی از عفونت اطلاق می‌شود که در گذشته به وسیله داروها و روش های طبیعی درمان می‌شدند.

Plural form of imposthume, referring to multiple occurrences of abscesses.

noun
معنی(noun):

An abscess.

معنی(noun):

A person suffering from an abscess.

verb
معنی(verb):

To form an abscess.

معنی(verb):

To affect with an abscess.

example
معنی(example):

کتابهای تاریخ به چندین مورد ایمپوزتوم در زمان‌های باستان اشاره می‌کنند.

مثال:

The history books mention several cases of imposthumes in ancient times.

معنی(example):

ایمپوزتوم‌ها گاهی با گیاهانی که خواص درمانی داشتند، درمان می‌شدند.

مثال:

Imposthumes were sometimes treated with herbs known for their healing properties.

معنی فارسی کلمه imposthumes

: معنی imposthumes به فارسی

ایمپوزتوم‌ها به ورم‌ها یا تجمعاتی از عفونت اطلاق می‌شود که در گذشته به وسیله داروها و روش های طبیعی درمان می‌شدند.