معنی فارسی impoundable
B1قابل ضبط، چیزی که میتوان آن را به طور قانونی ضبط کرد.
Capable of being impounded or taken into custody by authorities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از وسایل نقلیه اگر به طور غیرقانونی پارک شده باشند، قابل ضبط هستند.
مثال:
Certain vehicles are impoundable if parked illegally.
معنی(example):
این مرکز ذخیرهسازی مقرراتی در مورد اقلام قابل ضبط دارد.
مثال:
The storage facility has regulations regarding impoundable items.
معنی فارسی کلمه impoundable
:
قابل ضبط، چیزی که میتوان آن را به طور قانونی ضبط کرد.