معنی فارسی impoverishment
B2فقیر شدن به معنای کاهش منابع مالی و ناتوانی در تامین نیازهای زندگی است.
The state of being impoverished; reduction of wealth.
- noun
noun
معنی(noun):
The action of impoverishing someone.
معنی(noun):
The state of being impoverished.
example
معنی(example):
فقیر شدن منطقه یک مسئله جدی است.
مثال:
Impoverishment of the region is a serious issue.
معنی(example):
فقیر شدن بسیاری از خانوادهها یک نگرانی در حال رشد است.
مثال:
The impoverishment of many families is a growing concern.
معنی فارسی کلمه impoverishment
:
فقیر شدن به معنای کاهش منابع مالی و ناتوانی در تامین نیازهای زندگی است.