معنی فارسی impregn
B1باردار شدن، به حالت باردار بودن اشاره دارد.
To make pregnant; to conceive.
- VERB
example
معنی(example):
گربه باردار است و به زودی بچهگربهها را خواهد داشت.
مثال:
The cat is pregnant and will have kittens soon.
معنی(example):
او متوجه شد که با کمک پزشک باردار است.
مثال:
She realized she was impregn with the help of the doctor.
معنی فارسی کلمه impregn
:
باردار شدن، به حالت باردار بودن اشاره دارد.