معنی فارسی impregnation

C1

فرایند باردار شدن یا باروری.

The process of making pregnant; the act of conception.

example
معنی(example):

باروری دانه باید رخ دهد تا گیاهان رشد کنند.

مثال:

The impregnatio of the seed must occur for plants to grow.

معنی(example):

دانشمندان فرایند باروری را در گونه‌های مختلف مورد مطالعه قرار می‌دهند.

مثال:

Scientists study the process of impregnation in various species.

معنی فارسی کلمه impregnation

: معنی impregnation به فارسی

فرایند باردار شدن یا باروری.