معنی فارسی imprescriptibly
B1اصطلاحی در حقوق به معنای غیرقابل انقضا، به این مفهوم که برخی حقوق و آزادیها هرگز از بین نمیروند و نمیتوان آنها را از دست داد.
A legal term meaning that certain rights cannot be lost or forfeited over time.
- OTHER
example
معنی(example):
برخی از حقوق به صورت imprescriptibly توسط قانون محافظت میشوند.
مثال:
Some rights are imprescriptibly protected by law.
معنی(example):
مفهوم imprescriptibility اطمینان میدهد که برخی آزادیها هرگز از بین نمیروند.
مثال:
The concept of imprescriptibility ensures certain freedoms are never forfeited.
معنی فارسی کلمه imprescriptibly
:
اصطلاحی در حقوق به معنای غیرقابل انقضا، به این مفهوم که برخی حقوق و آزادیها هرگز از بین نمیروند و نمیتوان آنها را از دست داد.