معنی فارسی improficiency
B1عدم کفایت به معنای نداشتن توانایی یا مهارت کافی در انجام کار خاصی است.
Lack of skill or ability in a particular area.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم کفایت او در زبان اسپانیایی مشهود است.
مثال:
His improficiency in Spanish is apparent.
معنی(example):
او در حال تلاش برای غلبه بر عدم کفایت خود در نوشتن است.
مثال:
She is working to overcome her improficiency in writing.
معنی فارسی کلمه improficiency
:
عدم کفایت به معنای نداشتن توانایی یا مهارت کافی در انجام کار خاصی است.