معنی فارسی improgressive
B1عدم پیشرفت به معنای نداشتن حرکت به جلو یا عدم بهبود است.
Not moving forward; regressive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیاستها به دلیل عدم پیشرفت مورد انتقاد قرار گرفتند.
مثال:
The policies were criticized for being improgressive.
معنی(example):
اقدامات غیرپیشرفته مانع از توسعه شدند.
مثال:
Improgressive measures hindered development.
معنی فارسی کلمه improgressive
:
عدم پیشرفت به معنای نداشتن حرکت به جلو یا عدم بهبود است.