معنی فارسی improof
B1ایمن کردن، به معنای مقاوم کردن چیزی در برابر خطرات یا آسیبها.
To make something safe or resistant to damage or likelihood of failure.
- VERB
example
معنی(example):
معمار نیاز داشت تا ساختمان را در برابر طوفانها ایمن کند.
مثال:
The architect needed to improof the building against storms.
معنی(example):
آنها سعی کردند برنامههای خود را برای پروژه ایمن کنند.
مثال:
They tried to improof their plans for the project.
معنی فارسی کلمه improof
:
ایمن کردن، به معنای مقاوم کردن چیزی در برابر خطرات یا آسیبها.