معنی فارسی impropriatrice
B1زنی که مالک یا دارنده چیزی است، به ویژه در زمینههای خاص مانند هنر.
A female owner or possessor of something, especially in specific contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
مالک کلکسیون هنرهای زیبا به خاطر چشمان تیزبینش شناخته شده بود.
مثال:
The impropriatrice of the fine art collection was known for her keen eye.
معنی(example):
به عنوان یک مالک، او در انتخاب آثار برای گالری دقت زیادی به خرج میداد.
مثال:
As an impropriatrice, she took great care in selecting pieces for the gallery.
معنی فارسی کلمه impropriatrice
:
زنی که مالک یا دارنده چیزی است، به ویژه در زمینههای خاص مانند هنر.