معنی فارسی improviso

B1

بداهه‌گویی به جملات یا عباراتی اطلاق می‌شود که به صورت غیرقابل پیش‌بینی و بدون برنامه‌ریزی بیان می‌شوند.

A piece of dialogue or performance delivered spontaneously.

example
معنی(example):

بازیگر دیالوگ‌هایش را به صورت بداهه گفت.

مثال:

The actor delivered his lines as an improviso.

معنی(example):

یک بداهه‌گویی گاهی می‌تواند منجر به لحظات عالی در اجراها شود.

مثال:

An improviso can sometimes lead to great moments in performances.

معنی فارسی کلمه improviso

: معنی improviso به فارسی

بداهه‌گویی به جملات یا عباراتی اطلاق می‌شود که به صورت غیرقابل پیش‌بینی و بدون برنامه‌ریزی بیان می‌شوند.