معنی فارسی improvisors
B1گروهی از افرادی که در بداههنوازی و خلق آثار هنری به صورت آنی و بدون برنامهریزی مهارت دارند.
Individuals who improvise together, particularly in artistic performances.
- NOUN
example
معنی(example):
بداههنوازان با هم کار کردند تا یک نمایش شگفتانگیز خلق کنند.
مثال:
The improvisors worked together to create an amazing show.
معنی(example):
این گروه از بداههنوازان انرژی زیادی به این رویداد آوردند.
مثال:
The group of improvisors brought a lot of energy to the event.
معنی فارسی کلمه improvisors
:
گروهی از افرادی که در بداههنوازی و خلق آثار هنری به صورت آنی و بدون برنامهریزی مهارت دارند.