معنی فارسی improvvisatore

B1

بداهه‌نویس، فردی که در زمینه‌های مختلف، به ویژه در هنرهای نمایشی، توانایی خلق و اجرای ناگهانی مطالب را دارد.

A person who improvises, particularly in the context of art or performance.

example
معنی(example):

یک بداهه‌نویس می‌تواند داستان‌ها را به طور ناگهانی خلق کند.

مثال:

An improvvisatore can create stories on the spot.

معنی(example):

بداهه‌نویس با تفکر سریع خود تماشاگران را سرگرم کرد.

مثال:

The improvvisatore entertained the audience with his quick thinking.

معنی فارسی کلمه improvvisatore

: معنی improvvisatore به فارسی

بداهه‌نویس، فردی که در زمینه‌های مختلف، به ویژه در هنرهای نمایشی، توانایی خلق و اجرای ناگهانی مطالب را دارد.