معنی فارسی impulse buying
B1عمل خرید بدون فکر و برنامه‌ریزی، معمولاً به دلیل تحریک در یک لحظه.
The act of purchasing something on a whim without prior planning.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of making unplanned or otherwise spontaneous purchases.
example
معنی(example):
خرید ناگهانی می‌تواند به مشکلات مالی منجر شود.
مثال:
Impulse buying can lead to financial problems.
معنی(example):
او اغلب از تصمیمات خرید ناگهانی‌اش پشیمان می‌شود.
مثال:
She often regrets her impulse buying decisions.
معنی فارسی کلمه impulse buying
:
عمل خرید بدون فکر و برنامه‌ریزی، معمولاً به دلیل تحریک در یک لحظه.
