معنی فارسی impuritan
B1افراد یا گروههایی که به عدم آلودگی و نگهداری اصول اخلاقی خاص در جامعه تأکید دارند.
A person who advocates for purity and strict moral standards.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ناپاکگر اغلب با ایدههای مدرن مخالفت میکند.
مثال:
An impuritan often opposes modern ideas.
معنی(example):
در تاریخ، ناپاکگران دارای قوانین اخلاقی سختی بودند.
مثال:
In history, the impuritans had strict moral codes.
معنی فارسی کلمه impuritan
:
افراد یا گروههایی که به عدم آلودگی و نگهداری اصول اخلاقی خاص در جامعه تأکید دارند.