معنی فارسی imsonic

B1

غیرمادی؛ به نوعی از امواج اشاره دارد که قابل دیدن نیستند.

Referring to phenomena or waves that are not visible.

example
معنی(example):

امواج ایمنسوني برای چشم غیرمسلح نامرئی هستند.

مثال:

Imsonic waves are invisible to the naked eye.

معنی(example):

مطالعه پدیده‌های ایمنسونی می‌تواند بینش‌های جدیدی ارائه دهد.

مثال:

The study of imsonic phenomena can reveal new insights.

معنی فارسی کلمه imsonic

: معنی imsonic به فارسی

غیرمادی؛ به نوعی از امواج اشاره دارد که قابل دیدن نیستند.