معنی فارسی in a vacuum

B2

عبارتی برای بیان موقعیت یا وضعیتی که در آن عوامل خارجی تأثیری ندارند.

In isolation from outside influences.

example
معنی(example):

این آزمایش در یک خلاء انجام شد.

مثال:

The experiment was conducted in a vacuum.

معنی(example):

تفکر در یک خلاء می‌تواند به تصمیمات ضعیف منجر شود.

مثال:

Thinking in a vacuum can lead to poor decisions.

معنی فارسی کلمه in a vacuum

: معنی in a vacuum به فارسی

عبارتی برای بیان موقعیت یا وضعیتی که در آن عوامل خارجی تأثیری ندارند.