معنی فارسی in brief
B2به طور خلاصه، به طور مختصر بیان چیزی.
In a few words; concisely.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Briefly; concisely; using a few words to summarize.
example
معنی(example):
به طور خلاصه، پروژه موفق بود.
مثال:
In brief, the project was a success.
معنی(example):
به طور خلاصه، ما باید استراتژی خود را بهبود دهیم.
مثال:
In brief, we need to improve our strategy.
معنی فارسی کلمه in brief
:
به طور خلاصه، به طور مختصر بیان چیزی.