معنی فارسی in circulation
B1عبارتی که بیانگر این است که چیزی در حال استفاده یا در دسترس است.
Refers to something that is currently being used or available.
- OTHER
example
معنی(example):
این کتاب در حال حاضر در گردش است.
مثال:
This book is currently in circulation.
معنی(example):
سکههای جدید همیشه در گردش هستند.
مثال:
New coins are always in circulation.
معنی فارسی کلمه in circulation
:
عبارتی که بیانگر این است که چیزی در حال استفاده یا در دسترس است.