معنی فارسی incise
B2فعل 'برش زدن' به معنای ایجاد یک برش یا شکاف است.
To cut or carve into a surface.
- verb
verb
معنی(verb):
To cut in or into with a sharp instrument; to carve; to engrave.
example
معنی(example):
پزشک به آرامی پوست را برش میزند.
مثال:
The doctor will incise the skin carefully.
معنی(example):
شما باید کاغذ را برش بزنید تا لبه تمیزی ایجاد کنید.
مثال:
You need to incise the paper to create a clean edge.
معنی فارسی کلمه incise
:
فعل 'برش زدن' به معنای ایجاد یک برش یا شکاف است.