معنی فارسی in conjunction
B2در کنار هم یا به طور مشترک.
Together with something else; in combination.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
ما در همکاری با جامعه محلی کار خواهیم کرد.
مثال:
We will work in conjunction with the local community.
معنی(example):
این دو شرکت در همکاری برای توسعه فناوری جدید کار میکنند.
مثال:
The two companies are working in conjunction to develop new technology.
معنی فارسی کلمه in conjunction
:
در کنار هم یا به طور مشترک.