معنی فارسی in connection with
B2در ارتباط با، عبارتی برای بیان وابستگی یا ارتباط بین دو موضوع.
In relation to; regarding.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
او به خاطر ارتباط با سرقت دستگیر شد.
مثال:
He was arrested in connection with the robbery.
معنی(example):
جلسه به خاطر ارتباط با پروژه جدید برگزار شد.
مثال:
The meeting was called in connection with the new project.
معنی فارسی کلمه in connection with
:
در ارتباط با، عبارتی برای بیان وابستگی یا ارتباط بین دو موضوع.