معنی فارسی in conscience

B2

در وجدان، به معنای عمل کردن بر اساس اصول اخلاقی یا حس صحیح و غلط است.

Acting according to one's moral beliefs or sense of right and wrong.

adverb
معنی(adverb):

In fairness; by all that is reasonable.

example
معنی(example):

او در وجدان خود وقتی آن تصمیم را گرفت، عمل کرد.

مثال:

He acted in conscience when making that decision.

معنی(example):

او در وجدانش نمی‌توانست به او دروغ بگوید.

مثال:

In conscience, she couldn't lie to him.

معنی فارسی کلمه in conscience

: معنی in conscience به فارسی

در وجدان، به معنای عمل کردن بر اساس اصول اخلاقی یا حس صحیح و غلط است.