معنی فارسی in eclipse

B2

حالت قطع شعاع نور یک جسم آسمانی به وسیلهٔ جسم دیگر.

A phenomenon where one celestial body moves into the shadow of another.

example
معنی(example):

امشب ماه در کسوف است.

مثال:

The moon is in eclipse tonight.

معنی(example):

ما خورشید را در کسوف تماشا کردیم.

مثال:

We watched the sun in eclipse.

معنی فارسی کلمه in eclipse

: معنی in eclipse به فارسی

حالت قطع شعاع نور یک جسم آسمانی به وسیلهٔ جسم دیگر.