معنی فارسی in full swing
B2در حال حاضر در اوج فعالیت، به ویژه در وضعیتهایی که یک رخداد یا فعالیت به خوبی و با موفقیت در حال انجام است.
At the height of activity or excitement.
- IDIOM
example
معنی(example):
مهمانی تا نیمه شب به شدت در حال برگزاری بود.
مثال:
The party was in full swing by midnight.
معنی(example):
سال تحصیلی اکنون به شدت در حال برگزاری است.
مثال:
The school year is in full swing now.
معنی فارسی کلمه in full swing
:
در حال حاضر در اوج فعالیت، به ویژه در وضعیتهایی که یک رخداد یا فعالیت به خوبی و با موفقیت در حال انجام است.