معنی فارسی in lieu

B2 /ɪn.luː/

به جای چیزی استفاده می‌شود و معمولاً در بیان رسمی کاربرد دارد.

Instead of.

adverb
معنی(adverb):

Instead; in place

مثال:

The paintings were left to the nation by the Duke of Norfolk in lieu of inheritance taxes.

example
معنی(example):

به جای گل، لطفاً کمکی کنید.

مثال:

In lieu of flowers, please make a donation.

معنی(example):

او به جای پولی که بدهکار بود، کار کرد.

مثال:

He worked in lieu of the money he owed.

معنی فارسی کلمه in lieu

: معنی in lieu به فارسی

به جای چیزی استفاده می‌شود و معمولاً در بیان رسمی کاربرد دارد.