معنی فارسی in mesh

B1

به معنی ساختار با بافت مشبک که معمولاً دید را تسهیل می‌کند.

Referring to a type of material that has a mesh structure.

example
معنی(example):

پارچه به صورت مش است تا هوا جریان پیدا کند.

مثال:

The fabric is in mesh to allow breathability.

معنی(example):

صفحه به صورت مش است تا حشرات وارد نشوند.

مثال:

The screen is in mesh to keep insects out.

معنی فارسی کلمه in mesh

: معنی in mesh به فارسی

به معنی ساختار با بافت مشبک که معمولاً دید را تسهیل می‌کند.