معنی فارسی in one ear and out the other

B2

عبارتی برای توصیف شنیدن چیزی ولی فراموش کردن آن به سرعت.

To forget something immediately after hearing it.

example
معنی(example):

وقتی به او گفتم، وارد یکی از گوش‌هایش شد و از آن یکی خارج شد.

مثال:

When I told him, it went in one ear and out the other.

معنی(example):

نصیحت من فقط از یک گوشش وارد می‌شود و از گوش دیگرش خارج می‌شود.

مثال:

My advice just goes in one ear and out the other.

معنی فارسی کلمه in one ear and out the other

: معنی in one ear and out the other به فارسی

عبارتی برای توصیف شنیدن چیزی ولی فراموش کردن آن به سرعت.