معنی فارسی in particular
B1به طور خاص، برای توصیف چیزی که اهمیت بیشتری دارد.
Specifically; especially.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
(focus) Especially, individually or specifically.
example
معنی(example):
من از موسیقی لذت میبرم، مخصوصاً جاز.
مثال:
I enjoy music, in particular jazz.
معنی(example):
او از حیوانات خوشش میآید، مخصوصاً از سگها.
مثال:
She loves animals, in particular dogs.
معنی فارسی کلمه in particular
:
به طور خاص، برای توصیف چیزی که اهمیت بیشتری دارد.