معنی فارسی in scale
B1به معنای مطابقت با اندازهها یا استانداردهای تعیین شده.
In accordance with a set standard size or proportion.
- OTHER
example
معنی(example):
این پروژه در مقیاس طرحهای اولیه به اتمام رسید.
مثال:
The project was completed in scale with the initial plans.
معنی(example):
اطمینان حاصل کنید که طراحیهای شما طبق مشخصات در مقیاس است.
مثال:
Make sure your designs are in scale with the specifications.
معنی فارسی کلمه in scale
:
به معنای مطابقت با اندازهها یا استانداردهای تعیین شده.