معنی فارسی in series

B1

به صورت سری، توالی یا ترتیب مشخصی از عناصر.

In a sequence or arrangement of related events or items.

example
معنی(example):

کتاب‌ها به صورت مجموعه منتشر می‌شوند.

مثال:

The books are published in series.

معنی(example):

این نمایش تلویزیونی به صورت سریالی به مدت چند سال ادامه داشت.

مثال:

The TV show ran in series for several years.

معنی فارسی کلمه in series

: معنی in series به فارسی

به صورت سری، توالی یا ترتیب مشخصی از عناصر.