معنی فارسی in someone's keeping
B2در اختیار کسی بودن، به معنای داشتن مسئولیت و حفاظت از چیزی است.
Being under someone's responsibility or control.
- IDIOM
example
معنی(example):
مدارک در اختیار او هستند.
مثال:
The documents are in her keeping.
معنی(example):
وراثت اکنون در اختیار شرکت است.
مثال:
The heir is in the company's keeping now.
معنی فارسی کلمه in someone's keeping
:در اختیار کسی بودن، به معنای داشتن مسئولیت و حفاظت از چیزی است.