معنی فارسی in sport
B1در ورزش، به معنای فعالیتهای بدنی organized که اغلب با رقابت همراه است.
In the field of physical activities and competitions.
- OTHER
example
معنی(example):
او در ورزش عالی است و از رقابت لذت میبرد.
مثال:
He excels in sport and enjoys competition.
معنی(example):
در ورزش، کار تیمی بسیار مهم است.
مثال:
In sport, teamwork is very important.
معنی فارسی کلمه in sport
:
در ورزش، به معنای فعالیتهای بدنی organized که اغلب با رقابت همراه است.