معنی فارسی in spite of oneself
B2علیرغم خود، به معنای انجام کاری برخلاف اراده یا احساسات خود.
Doing something contrary to one's feelings or desires.
- IDIOM
example
معنی(example):
با وجود خود، او توانست موفق شود.
مثال:
In spite of oneself, he managed to succeed.
معنی(example):
او با وجود خودش وقتی جوک را شنید لبخند زد.
مثال:
She smiled in spite of herself when she heard the joke.
معنی فارسی کلمه in spite of oneself
:
علیرغم خود، به معنای انجام کاری برخلاف اراده یا احساسات خود.