معنی فارسی in spite of

B1

با وجود، عبارتی برای نشان دادن عمل یا حالت در برابر موانع.

Despite; a phrase used to indicate opposition to a condition.

preposition
معنی(preposition):

Despite, irrespective of, notwithstanding.

example
معنی(example):

با وجود باران، ما رفتیم به پیاده‌روی.

مثال:

In spite of the rain, we went for a walk.

معنی(example):

با وجود سنش، او بسیار سریع می‌دود.

مثال:

In spite of his age, he runs very fast.

معنی فارسی کلمه in spite of

: معنی in spite of به فارسی

با وجود، عبارتی برای نشان دادن عمل یا حالت در برابر موانع.