معنی فارسی in the first place
B1نقطه شروع یا دلیل اصلی کاری که انجام شده است.
The initial reason or condition leading to an action.
- IDIOM
example
معنی(example):
چرا در ابتدا این کار را کردی؟
مثال:
Why did you do it in the first place?
معنی(example):
در ابتدا، ما باید گزینهها را در نظر میگرفتیم.
مثال:
In the first place, we should have considered the options.
معنی فارسی کلمه in the first place
:
نقطه شروع یا دلیل اصلی کاری که انجام شده است.