معنی فارسی in the flesh

B2

به معنای ملاقات یا دیدار با کسی به صورت واقعی و نه فقط از طریق تصویر یا مجازی.

In person; meeting someone face to face.

example
معنی(example):

در نهایت نویسنده را به صورت حقیقی در مراسم امضا کتاب دیدم.

مثال:

I finally saw the author in the flesh at the book signing.

معنی(example):

او می‌خواست هنرمند محبوبش را به صورت حقیقی ملاقات کند.

مثال:

She wanted to meet her favorite artist in the flesh.

معنی فارسی کلمه in the flesh

: معنی in the flesh به فارسی

به معنای ملاقات یا دیدار با کسی به صورت واقعی و نه فقط از طریق تصویر یا مجازی.