معنی فارسی in the nip
B2وضعیت بدون لباس بودن، به خصوص در مکانهای عمومی.
Being naked or unclothed.
- IDIOM
example
معنی(example):
او در حالی که شنا میکرد، بدون لباس دستگیر شد.
مثال:
He was caught in the nip while swimming.
معنی(example):
در نزد دیگران بیلباس بودن بیادبی است.
مثال:
It's not polite to be in the nip around others.
معنی فارسی کلمه in the nip
:
وضعیت بدون لباس بودن، به خصوص در مکانهای عمومی.