معنی فارسی in the open

B1

در فضای باز، در معرض دیده شدن.

Not hidden or secret; made known to others.

example
معنی(example):

حقیقت بالاخره در معرض دید قرار گرفت.

مثال:

The truth is finally in the open.

معنی(example):

ما جلسه را در فضای باز برگزار کردیم.

مثال:

We held the meeting in the open air.

معنی فارسی کلمه in the open

: معنی in the open به فارسی

در فضای باز، در معرض دیده شدن.