معنی فارسی in the round

C1

روش اجرا یا نشستن که در آن همه طرف‌ها یکسان دیده می‌شوند.

A term used to describe a performance or discussion where the audience surrounds the action.

example
معنی(example):

نمایش در حالت دور اجرا شد که به تماشاگران اجازه می‌دهد از تمام زوایا ببینند.

مثال:

The play was performed in the round, allowing the audience to see from all angles.

معنی(example):

در بحث میز گرد، همه فرصتی برای صحبت دارند.

مثال:

In the round table discussion, everyone gets a chance to speak.

معنی فارسی کلمه in the round

: معنی in the round به فارسی

روش اجرا یا نشستن که در آن همه طرف‌ها یکسان دیده می‌شوند.