معنی فارسی in the second place
B2عبارتی برای اشاره به نکته دوم در یک لیست یا ترتیب.
A phrase used to introduce the next point in a series.
- IDIOM
example
معنی(example):
اول، ما باید کارمان را تمام کنیم. دوم، میتوانیم استراحت کنیم.
مثال:
First, we need to finish our work. In the second place, we can relax.
معنی(example):
دوم، این گزینه هزینه کمتری دارد.
مثال:
In the second place, this option is more affordable.
معنی فارسی کلمه in the second place
:
عبارتی برای اشاره به نکته دوم در یک لیست یا ترتیب.