معنی فارسی in wait

B1

عبارتی به معنای انتظار کردن در یک مکان خاص.

To be in a state of waiting.

example
معنی(example):

او در انتظار بسته بود.

مثال:

He was in wait for the package.

معنی(example):

نگهبانان در انتظار بازدیدکنندگان بودند.

مثال:

The guards were in wait for the visitors.

معنی فارسی کلمه in wait

: معنی in wait به فارسی

عبارتی به معنای انتظار کردن در یک مکان خاص.